مرکز دادههای هوش مصنوعی به عنوان قلب فناوریهای نوین در عصر دیجیتال شناخته میشوند، اما آیا واقعاً این سرمایهگذاریها به سود میرسند؟ در این مقاله، به بررسی وضعیت مالی و چالشهای پیش روی مرکز دادههای هوش مصنوعی میپردازیم. اهمیت این موضوع به وضوح در کلمات هریس «کاپی» کپرمن، بنیانگذار صندوق هجفاند، مشهود است که در یک مقاله تحلیلی چشمانداز تیرهای از این صنعت را ترسیم کرده است.
در ماه اوت، هریس «کاپی» کپرمن مقالهای دربارهی وضعیت مالی غیرمحتمل مرکز دادههای هوش مصنوعی نوشت. وی به بررسی این پرداخت که صنعت فناوری مرکز دادهها، به ویژه چیپهای پرهزینهای که آنها را قدرت میدهند، به عنوان «بیل» در عصر طلا در بازار هوش مصنوعی توصیف کرده است. اما محاسبات وی نشان میدهد که مرکز دادههای هوش مصنوعی برای رسیدن به سودآوری با دشواریهای قابل توجهی مواجه هستند.
کپرمن متوجه شد که اجزای مرکز داده به سرعت فرسوده میشوند و یا به دلیل پیشرفت سریع فناوری دیگر قابل استفاده نیستند یا به مرور زمان بر اثر استفاده مداوم و پرقدرت از کار میافتند. پس از انتشار یافتههای اولیهاش، وی با واکنشهای نگرانکنندهای از سوی حرفهایهای صنعت مرکز داده مواجه شد. این گفتگوها به او نشان داد که خطای بزرگی مرتکب شده است و پیشبینیاش ممکن است به اندازه کافی بدبینانه نبوده باشد.

کپرمن اظهار داشت: «من به وضوح یک نقطه حساس را در این صنعت مورد هدف قرار دادم، به طوری که از تعداد افرادی که برای گفتگو با من تماس گرفتند، میتوان فهمید». وی با ذکر اینکه با بیش از دو دوجین فرد تجربهدار از دنیای مرکز داده صحبت کرده است، از عدم درک جامع درباره چگونگی کارکرد ریاضیات مالی این موضوع صحبت کرد.
انتقادکپرمن از سناریوی پیشین خود نشان میدهد که با یک فرض غلط شروع کرده است. وی بر این باور بود که اجزای یک مرکز داده معمولی به مدت ده سال کاهش ارزش پیدا میکنند. این پیشبینی انتظار رو به رشد فرسایش را که با رشد فناوری هوش مصنوعی تناسب ندارد، نیک نمیشناسد.
او در تجزیه و تحلیل جدید خود به نیاز صنعت به درآمد بین ۳۲۰ تا ۴۸۰ میلیارد دلار برای جبران هزینههای سرمایهای که در سال جاری صرف خواهد شد، اشاره کرد. وی به این نتیجه رسید که تفاوت بین میزان هزینههای صنعت و درآمد واقعی آنان در سال ۲۰۲۵ شگفتانگیز است. به وضوح، این شکاف نشاندهنده نگرانیهایی عمیق درباره آینده مرکز دادههای هوش مصنوعی است.

اگر اقتصاد این صنعت کار نکند، انجام آن در مقیاس کلان مشکلات را بیشتر نمیکند؛ بلکه تنها به بحران صنعتی تبدیل میشود و آن را به یک بحران اقتصادی ملی میکشاند. نتایج این مطالعات و تخمینها به وضوح میگوید که مخالفان به این نتیجه رسیدهاند که آیا واقعاً این سرمایهگذاریها بر اساس برنامهریزی درستی صورت گرفته است یا خیر.
در نهایت، مراکز دادههای هوش مصنوعی هنوز در مواجهه با چالشهای مالی و فناوری هستند و پرسش اصلی این است که آیا این مدل اقتصادی برای آنها جواب خواهد داد؟
نتیجهگیری
مرکز دادههای هوش مصنوعی در حال حاضر در میانهی یک بحران اقتصادی و مالی قرار دارند و به نظر میرسد که راهی برای بازگشت سرمایههای صرفشده وجود ندارد. با توجه به تحلیلهای هریس کپرمن، عدم وضوح در چگونگی کارکرد مالی این مراکز، نشاندهنده چالشهای جدی پیش رو است و سوالات بسیاری دربارهی آینده این صنعت باقی میگذارد.
پرسشهای متداول
با توجه به تجزیه و تحلیلهای اخیر، مرکز دادههای هوش مصنوعی در وضعیت مالی دشواری قرار دارند و برای رسیدن به سودآوری با چالشهای زیادی مواجهاند.
هزینههای مرکز دادههای هوش مصنوعی به خاطر فرسودگی سریع اجزا و نیاز به تکنولوژیهای به روز بالا میروند.


