«نمی‌توان صرفاً یک LLM را به جان مشکل انداخت»: مسیر سِیلزفورس برای تحول با **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی**

هوش مصنوعی اکنون یک پای ثابت در سازمان‌های سراسر جهان است، وعده تحول گردش کار و رساندن بهره‌وری به سطوح جدید را می‌دهد. با این حال، استفاده از هوش مصنوعی یک «باید» برای موفقیت نیست، بلکه نیازمند یک رویکرد درست و مسئولانه است. همانطور که Salesforce در رویداد اخیر Dreamforce 2025 تأکید کرد، صرفاً استقرار مدل‌های زبان بزرگ (LLM) کافی نیست. راز واقعی بهره‌وری، در گرو استفاده از یک استراتژی یکپارچه و حاکمیت‌مند است؛ همان چیزی که سِیلزفورس آن را **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی** می‌نامد. در این مقاله به بررسی دلیل شکست ۹۵ درصد پروژه‌های هوش مصنوعی و اینکه چگونه این رویکرد جدید می‌تواند مسیر موفقیت را هموار کند، خواهیم پرداخت.

گذار از LLMهای ساده به عصر عاملیت سازمانی

هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی

امروزه بسیاری از کسب‌وکارها به دلیل ترس از عقب افتادن، بدون داشتن یک استراتژی مشخص، مدل‌های هوش مصنوعی را در بخش‌های مختلف خود به کار می‌گیرند. Muralidhar Krishnaprasad، رئیس و مدیر ارشد فناوری مهندسی در Salesforce، صراحتاً می‌گوید: «نمی‌توان صرفاً یک مدل زبان بزرگ (LLM) را برداشت و آن را به جان یک مشکل انداخت.» این جمله بیانگر دردی است که بسیاری از شرکت‌ها با آن مواجه‌اند؛ شکست ۹۵ درصدی پروژه‌های هوش مصنوعی که در یک مطالعه MIT نیز به آن اشاره شده، نشان می‌دهد که مشکل در مدل نیست، بلکه در نحوه استفاده و اجرای آن است.

به گفته مدیرعامل سِیلزفورس، Marc Benioff، تنها استقرار مدل‌های هوش مصنوعی سازمانی دیگر کافی نیست، مگر اینکه این راهکارها کاملاً یکپارچه شوند و بر پایه حاکمیت و نظارت صحیح باشند. این همان جوهره «سازمان عاملیت‌گرا» (Agentic Enterprise) است که سِیلزفورس آن را رهبری می‌کند. این شرکت معتقد است که باید هوش مصنوعی را برای محیط‌های سازمانی مفید و کاربردی کرد، درست همان‌طور که در گذشته برای اولین بار فناوری دات‌کام را برای کسب‌وکارها مفید ساخت. در واقع، **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی** به سیستمی اشاره دارد که در آن عامل‌های هوش مصنوعی (AI Agents) کوچک و تخصصی، با استفاده از داده‌های سازمان، به‌طور خودکار وظایف پیچیده‌ای را انجام می‌دهند.

پلتفرم یکپارچه سِیلزفورس: فراتر از فروش و خدمات

سِیلزفورس در حال حاضر خود را به عنوان «مشتری صفر» برای این ابزارهای جدید هوش مصنوعی و عامل‌ها معرفی می‌کند و ادعا می‌کند که همراه با مشتریانش این مسیر را طی می‌کند. Krishnaprasad تأکید می‌کند که سِیلزفورس دیگر محدود به ارائه راهکارهای فروش، خدمات یا بازاریابی نیست؛ بلکه پلتفرم یکپارچه آن‌ها اکنون مدیریت مشتریان، کارمندان، عملیات و از همه هیجان‌انگیزتر، مدیریت عامل‌های هوش مصنوعی را نیز بر عهده دارد.

نمونه موفقیت این رویکرد، کار گروه او بر روی راه‌اندازی «Agentforce» در سال ۲۰۲۴ بود. این عامل‌های هوش مصنوعی که در سایت پشتیبانی داخلی سِیلزفورس مستقر شدند، تنها در یک سال توانسته‌اند بیش از ۱.۸ میلیون مکالمه را مدیریت کنند. این عملکرد مؤثر، کارمندان پشتیبانی انسانی را آزاد کرده است تا بر روی پرونده‌های مهم‌تر و حیاتی‌تر تمرکز کنند. این نشان می‌دهد که **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی** چگونه می‌تواند به‌طور عملی کارایی را در مقیاس بزرگ افزایش دهد و شکاف بهره‌وری را کاهش دهد، به‌جای اینکه تنها یک ابزار سرگرم‌کننده یا یک راهکار محدود باشد.

هوش مصنوعی به مثابه برق: آینده‌ای برای تمرکز بر نوآوری

هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی

نگرانی‌های عمومی درباره تأثیر هوش مصنوعی بر از دست دادن شغل، همیشه وجود داشته‌اند. Krishnaprasad با لحنی امیدوارانه، هوش مصنوعی را با ورود برق مقایسه می‌کند؛ رخدادی که تمدن بشری را تغییر داد. او معتقد است که ما به‌عنوان انسان در طول هزاران سال بهترین تطبیق‌پذیرها بوده‌ایم و هوش مصنوعی نیز صرفاً ما را بهتر خواهد کرد، نه اینکه جایگزین‌مان شود.

یکی از مهم‌ترین پتانسیل‌های **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی**، آزاد کردن نیروی کار انسانی از کارهای تکراری است. تحقیقات نشان می‌دهد که توسعه‌دهندگان حدود ۴۰ درصد از زمان خود را صرف نگهداری و به‌روزرسانی کدهای قدیمی می‌کنند. اگر هوش مصنوعی بتواند بخش عمده‌ای از این نگهداری‌های طاقت‌فرسا را حل کند، توسعه‌دهندگان می‌توانند بر نوآوری و ایجاد محصولات و خدمات جدید متمرکز شوند. این شتاب تکنولوژی، با ورود هوش مصنوعی عاملیت‌گرا، بسیار سریع‌تر خواهد شد و امکان تمرکز بر راه‌های نوآورانه تعامل و کمک به بشریت را فراهم می‌کند. به‌کارگیری مسئولانه و مؤثر **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی** کلید موفقیت سازمان‌ها در دو دهه آتی خواهد بود.

تحول از مدل‌های زبان بزرگ ساده به سامانه‌های عامل‌محور، یک تغییر پارادایم است. سِیلزفورس تأکید دارد که افراد و سازمان‌هایی موفق خواهند شد که با هوش مصنوعی به صورت مسئولانه و یکپارچه کار کنند، نه صرفاً کسانی که از ترس عقب ماندن، ابزارهای AI را به کار می‌گیرند. این شرکت با تمرکز بر حاکمیت و یکپارچه‌سازی در پلتفرم خود، در حال ترسیم نقشه‌ای برای آینده است که در آن «عاملیت» به هسته اصلی بهره‌وری سازمانی تبدیل می‌شود و **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی** را به یک واقعیت ملموس تبدیل می‌کند.

همانطور که سِیلزفورس در Dreamforce 2025 نشان داد، دوران صرفاً استقرار مدل‌های زبان بزرگ گذشته است. موفقیت در آینده دیجیتال در گرو پذیرش یک رویکرد ساختاریافته، یکپارچه و دارای حاکمیت است. سازمان‌ها باید فراتر از هیجان اولیه، بر روی ساخت اکوسیستمی تمرکز کنند که عامل‌های هوش مصنوعی در آن به‌طور مؤثر و مسئولانه در کنار انسان‌ها کار می‌کنند. پذیرش مفهوم **هوش مصنوعی عاملیت‌گرای سازمانی** نه تنها از شکست‌های پرهزینه جلوگیری می‌کند، بلکه امکان تمرکز بر نوآوری واقعی را فراهم می‌سازد و به انسان‌ها اجازه می‌دهد تا به جای درگیر شدن در کارهای پیش پا افتاده، بهترین پتانسیل خود را شکوفا کنند.

Rasa

مقالات مرتبط

خلاصه‌ هوش مصنوعی پرایم ویدیو متوقف شد؛ اشتباه بزرگ درباره فال‌اوت

مطالب مرتبط: چرا مشاهده‌پذیری در فناوری‌های مدرن ضروری است؟ خلاصه‌ هوش مصنوعی…

دسامبر 14, 2025

چت جی‌پی‌تی 5.2؛ مدل جدید OpenAI که برخی آن را «پسرفت» می‌دانند

مطالب مرتبط: چرا سونوس نمی‌تواند در رقابت هوش مصنوعی موسیقی عقب بماند؟…

دسامبر 14, 2025

چت‌بات هوش مصنوعی: ورود به بافت کامل زندگی انسان‌ها

مطالب مرتبط: چگونگی تهدید سم‌پاشی مدل زبانی بزرگ و پیامدهای آن چت‌بات…

دسامبر 14, 2025

دیدگاهتان را بنویسید