در عصر کنونی که تکنولوژی در حال تحول است، مدلهای زبان بزرگ AI دیگر فقط به عنوان ابزاری برای حل مسائل فنی شناخته نمیشوند. تحقیقاتی که اخیراً انجام شدهاند نشان میدهند که این مدلها به طور فزایندهای بر سلامت روان و رفاه افراد تأثیر میگذارند. در این مقاله به بررسی این تحول و همچنین نیاز به ارزیابی دقیقتر این مدلها در حوزههای انسانی خواهیم پرداخت.
تأثیر مدلهای زبان بزرگ AI بر سلامت روان

مدلهای زبان بزرگ AI در چند سال اخیر پیشرفت چشمگیری داشتهاند و به ابزاری برای استفاده در زمینههای مختلف تبدیل شدهاند. یکی از جالبترین یافتهها در تحقیقات اخیر این است که این مدلها به طور فزایندهای برای افراد به عنوان منبعی برای مشاوره در مسائل بهداشتی و روانی مورد استفاده قرار میگیرند. در تحقیقاتی که در کشورهای بریتانیا و آمریکا انجام شد، مشخص شد که بیش از نیمی از گفتگوهای انجامشده توسط افراد به موضوعات مرتبط با سلامتی، از جمله برنامههای تغذیه و سلامت روان، پرداخته است.
این موضوع نشان میدهد که مردم به طور فزایندهای از مدلهای AI به عنوان یک ابزار مشاوره در زمینههای حساسی مانند مشکلات روانی و بیماریها استفاده میکنند. این موضوع به سوالات جدیدی در مورد میزان توانایی این مدلها در برخورد با مسائل انسانی و اخلاقی دامن میزند. آیا مدلهای AI میتوانند به درستی و بدون آسیب رساندن به کاربران در این زمینهها مشاوره دهند؟
چالشهای ارزیابی مدلهای زبان بزرگ AI
یکی از بزرگترین چالشهای پیشروی ارزیابی مدلهای زبان بزرگ AI، تعریف دقیق معیارهای ارزیابی است. در حالی که بسیاری از ارزیابیها بر مبنای تواناییهای فنی مدلها در حل مسائل پیچیده است، این ارزیابیها معمولاً به طور جامع تأثیرات انسانی و اجتماعی این مدلها را در نظر نمیگیرند. برای مثال، مدلها ممکن است در حل مسائل ریاضی بسیار خوب عمل کنند، اما در مواجهه با مسائل حساس انسانی مانند مشاوره سلامت روانی، عملکرد ضعیفی از خود نشان دهند.
این مشکل در ارزیابی مدلها نشاندهنده شکافی بزرگ بین مهارتهای فنی و کاربرد واقعی این مدلها در دنیای واقعی است. بنابراین، برای ارزیابی دقیقتر مدلهای AI، نیاز به توسعه معیارهایی داریم که نه تنها تواناییهای فنی بلکه تعاملات انسانی و پیامدهای اجتماعی آنها را نیز در نظر بگیرند.
لزوم ارزیابی انسانی و اخلاقی مدلهای AI
تحقیقاتی همچون مطالعهای که در استنفورد درباره خطرات مدلهای AI در مراقبتهای سلامت روانی منتشر شد، نشان میدهند که مدلها میتوانند به راحتی باعث ایجاد یا تقویت دیدگاههای منفی نسبت به بیماریهای خاص شوند و یا حتی بحرانهای روانی افراد را نادیده بگیرند. این امر تأکید بر ضرورت ارزیابیهای دقیق و تخصصیتر در زمینههای حساس و اخلاقی مانند سلامت روان را بهطور جدی مطرح میکند.

بهبود ارزیابی مدلهای AI برای همکاری بهتر انسان و ماشین
یکی از مهمترین نکاتی که در تحقیقات اخیر به آن پرداخته شده، این است که ارزیابیهای فعلی مدلهای AI عمدتاً بر اساس معیارهای صرفاً فنی انجام میشود. این معیارها معمولاً به موفقیت در تکمیل کارهای ساده یا وظایف تکراری متمرکز هستند، اما اغلب در نظر نمیگیرند که این مدلها تا چه اندازه میتوانند در ارتقای همکاری میان انسان و هوش مصنوعی مؤثر باشند.
مفهوم همکاری انسان و هوش مصنوعی نیازمند تغییر در نحوه ارزیابی مدلها است. اگر تنها موفقیت مدلها در انجام وظایف را ارزیابی کنیم، ممکن است به سوی اتوماسیون بیفکر و جایگزینی انسانها پیش برویم. بهجای این، باید مدلهایی را ارزیابی کنیم که میتوانند در همکاری با انسانها به نتایج بهتری برسند و مهارتهای جدیدی به افراد بیاموزند.
تحقیقاتی همچون HUMAINE و مطالعات مشابه نشان میدهند که برای ارزیابی صحیح مدلهای زبان بزرگ AI، باید معیارهایی فراتر از تواناییهای فنی در نظر گرفته شود. این معیارها باید تأثیرات انسانی، اجتماعی و اخلاقی مدلها را در بر گیرند و بهویژه به تعاملات انسان و هوش مصنوعی و تأثیر آنها بر سلامت روان و رفاه توجه کنند. این تحول در نحوه ارزیابی میتواند بهطور چشمگیری به بهبود همکاری انسان و هوش مصنوعی و ایجاد سیستمهای هوشمندتر و انسانمحورتر منجر شود.
مدلهای زبان بزرگ AI باید نه تنها از نظر فنی بررسی شوند بلکه باید تأثیرات آنها بر سلامت روان و رفاه انسانها نیز در نظر گرفته شود. ارزیابی دقیقتر و جامعتر مدلها، میتواند به بهبود همکاری انسان و هوش مصنوعی کمک کند و به ایجاد دنیایی هوشمندتر و مسئولتر منجر شود.
منبع (Source):


