در دنیای ورزش حرفهای، که مبالغ هنگفتی در آن رد و بدل میشود و هر تصمیمی با تحلیلهای عمیق آماری و فنی همراه است، انتظار میرود مربیان تیمها ساعتها وقت صرف تحقیق و برنامهریزی استراتژیک کنند. اما اعتراف اخیر یکی از مربیان مطرح، تصویر دیگری از واقعیت را نشان میدهد. لورا هاروی، سرمربی تیم “سیاتل رین” (Seattle Reign) در لیگ ملی فوتبال زنان آمریکا (NWSL)، در یک مصاحبه عمومی فاش کرد که برای انتخاب **تاکتیک فوتبال** تیمش، مستقیماً از **چت جی پی تی** (ChatGPT) کمک گرفته است! او حتی به دستور هوش مصنوعی، آرایش “پنج مدافع” را برای تیم خود امتحان کرده است. این اعتراف جسورانه، بحثهای زیادی را در مورد نقش و جایگاه هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای حساس ورزشی به راه انداخته است. آیا این یک ترفند تبلیغاتی است، یا واقعاً هوش مصنوعی به یک دستیار مخفی در نیمکت مربیان تبدیل شده است؟
چگونه هوش مصنوعی وارد زمین فوتبال شد؟

ماجرا از یک کنجکاوی در “فصل خارج از مسابقه” (Off-season) آغاز شد. لورا هاروی در مصاحبه با پادکست “Soccerish” فاش کرد که در اوقات فراغت، شروع به وارد کردن سؤالاتی به **چت جی پی تی** کرده است. او در ابتدا سؤالاتی مانند «هویت تیمی سیاتل رین چیست؟» را مطرح میکرد، اما سپس پا را فراتر گذاشت و از هوش مصنوعی پرسید: «چه آرایشی باید بازی کنیم تا تیمهای لیگ ملی فوتبال زنان را شکست دهیم؟»
پاسخ **چت جی پی تی** بسیار خاص بود: هوش مصنوعی برای دو تیم خاص، آرایش “پنج مدافع” (Back Five) را پیشنهاد داد. هاروی با صراحت باورنکردنی اعتراف کرد: «شوخی نمیکنم، به همین دلیل من از آن آرایش استفاده کردم.» این یک اعتراف شوکهکننده از سوی یک مربی حرفهای و باسابقه است که نشان میدهد توصیههای یک مدل زبان بزرگ، تا چه حد میتواند بر تصمیمات تاکتیکی واقعی در سطح بالای ورزش تأثیر بگذارد. اگرچه هاروی دقیقاً مشخص نکرد که برای کدام بازیها از این توصیه استفاده کرده است، اما تیم سیاتل رین در بازی ماه آوریل امسال مقابل تیم “اورلاندو پراید” با آرایش پنج مدافع بازی کرد که البته آن بازی را واگذار کرد. اما صرف نظر از نتیجه آن بازی، سیاتل رین در حال حاضر جایگاه چهارم جدول NWSL را در اختیار دارد و برای پلیآفهای ماه نوامبر آماده میشود.

تضاد بین دستمزد حرفهای و اعتماد به هوش مصنوعی
برای بسیاری از علاقهمندان به ورزش و تحلیلگران، این اعتراف گیجکننده است. وقتی صحبت از دستمزدهای هنگفتی میشود که به مربیان و ورزشکاران حرفهای پرداخت میشود، این موضوع که کسی برای تعیین **تاکتیک فوتبال** تیم، به یک هوش مصنوعی عمومی مانند **چت جی پی تی** اعتماد کند، تناقضآمیز به نظر میرسد. انتظار میرود مربیان حرفهای، ساعتها وقت صرف تحلیل عمیق ویدیوهای تیمهای حریف، آنالیز آماری پیشرفته و طراحی استراتژیهای پیچیده کنند، نه اینکه یک راهحل آماده از یک ربات چت بخواهند.
منتقدان بر این باورند که در حالی که هوش مصنوعی و تحلیل دادههای بزرگ (Big Data) قطعاً جایگاهی در ورزش مدرن دارند، اما اعتماد به **چت جی پی تی** برای یک تصمیم تاکتیکی حیاتی در یک مسابقه حرفهای، نشاندهنده کمبود دانش تاکتیکی نیست، بلکه بیشتر کمبود خودآگاهی حرفهای است. برای مثال، استفاده از هوش مصنوعی برای کدنویسی یک برنامه “Fantasy Premier League” یک چیز است، اما استفاده از آن برای بالا بردن جام قهرمانی NWSL کاملاً متفاوت است. این اقدام میتواند توهینآمیز تلقی شود، زیرا نشان میدهد که هوش مصنوعی میتواند به سادگی جایگزین سالها تجربه و تحلیل مربیان حرفهای شود.
آینده مربیگری: دستیار هوش مصنوعی یا تهدید شغلی؟

با این حال، باید اذعان کرد که این رویداد، بحث مهمی را در مورد آینده مربیگری و نقش فناوری در آن باز میکند. آیا این اقدام لورا هاروی صرفاً یک ترفند تبلیغاتی برای جلب توجه بیشتر به لیگ NWSL و تیم سیاتل رین بوده است؟ یا اینکه واقعاً او در حال استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی به عنوان یک “هیئت مشاور” سریع و در دسترس است؟
واضح است که هوش مصنوعی میتواند دادههای عظیمی را سریعتر از هر انسانی پردازش کند و الگوهایی را در آنها بیابد که مربیان ممکن است نادیده بگیرند. اما نکته کلیدی اینجاست که مربی باید ورودیهای هوش مصنوعی را به عنوان یک “پیشنهاد” در نظر بگیرد، نه یک “حکم”. اگرچه این **تاکتیک فوتبال** مبتنی بر هوش مصنوعی در آن بازی خاص نتیجه نداد، اما این حقیقت که یک مربی در سطح بالا حاضر به آزمودن آن شده، نشاندهنده یک تغییر فرهنگی در نحوه استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در فضاهای حرفهای است. این موضوع نه تنها به بحثهای داغ در دنیای ورزش دامن میزند، بلکه سؤالاتی را در مورد اعتبار و ارزش تصمیمگیری انسانی در برابر تحلیلهای ماشینی مطرح میکند.
اعتراف لورا هاروی مبنی بر استفاده از **چت جی پی تی** برای تعیین **تاکتیک فوتبال**، یک لحظه مهم در تقاطع هوش مصنوعی و ورزش است. این مسئله، اگرچه بحثبرانگیز است، اما نشان میدهد که ابزارهای هوش مصنوعی مانند **چت جی پی تی** تا چه حد در فرآیندهای تصمیمگیری، حتی در حوزههایی که پیشتر کاملاً انسانی تلقی میشدند، نفوذ کردهاند. با افزایش قابلیتهای مدلهای زبان بزرگ در تحلیل دادههای پیچیده، مربیان آینده احتمالاً باید مهارت استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی را در کنار شم تاکتیکی انسانی خود توسعه دهند، تا از یک دستیار قدرتمند در پشت صحنه بهره ببرند، و نه اینکه کورکورانه از توصیههای ماشینی تبعیت کنند.
منبع (Source):


