در دنیای امروز، هوش مصنوعی غیرمتمرکز به عنوان یک راه حل بالقوه برای زنده کردن حریم خصوصی و کاهش قدرت محدود در دست چند شرکت بزرگ مطرح است. این نوع هوش مصنوعی میتواند امکانات جدیدی برای هدایت فناوری به سمت دسترسی عادلانه و فراگیر فراهم کند و از آسیبهای موجود در اکوسیستم AI کنونی جلوگیری نماید.

با وجود پیشرفتهای چشمگیر در هوش مصنوعی، تمرکز قدرت در دست چند شرکت بزرگ، نگرانیهای زیادی را درباره حریم خصوصی، عدالت و پایداری ایجاد کرده است. امروزه، گوگل با محصولاتی مانند Gemini، OpenAI با ChatGPT و شرکتهای دیگری همچون Anthropic و X، بیشتر قدرت محاسباتی، دادهها و استعدادها را در اختیار دارند. این شرکتها به شدت بر جهتگیری فناوری تأثیرگذارند.
اما هوش مصنوعی غیرمتمرکز به عنوان یک راه حل در حال ظهور، وقتی که بیشتر سرمایهگذاران و علاقهمندان به این حوزه به آن توجه میکنند، به کمک میآید. این فناوری میتواند فناوریهای رمزنگاری را به اهداف اصلی خود بازگرداند: حفظ حریم خصوصی.
تخلیه قدرت در این حوزه مسألهای جدی است. تاریخ نشان داده است که در هر حوزه اجتماعی، یک گروه کوچک نباید چنین قدرت معتنابهيی را در اختیار داشته باشد. در مورد هوش مصنوعی، عموم مردم از چگونگی جمعآوری، پردازش و سودآوری از دادههای شخصی خود توسط شرکتهای بزرگ آگاه نیستند. همچنین، اطلاعات شخصی و شرکتی در مقادیر هنگفت جمعآوری میشود بدون هیچگونه اعتبار، تأیید یا نظارت از سوی صاحبان آن دادهها.

مدلهای متمرکز هوش مصنوعی مشکلات خاص خود را دارند. یک مطالعه از دانشگاه استنفورد در سال 2025 نشان داد که کاربران به طرز غالبی معتقدند بیشتر سیستمهای یادگیری ماشین سوگیری سیاسی دارند. به طور مثال، مدعی شدند که Grok به خاطر تولید محتوای ضداسراییلی و یا شایعات مربوط به “نسلکشی سفیدها” زیر سوال رفته است.
ایده هوش مصنوعی غیرمتمرکز از نیمه دوم 2010 مطرح شده است و به طرز فزایندهای در دو سال اخیر محبوب شده است. یک گزارش پیشبینی کرده است که بازار این فناوری از 550.70 میلیون دلار در سال 2024 به 4.33 میلیارد دلار تا سال 2034 رشد خواهد کرد. به جای جمعآوری و ذخیرهسازی دادهها در یک مکان مرکزی، دادههای خام بر روی دستگاههای محلی نگهداری میشوند و تنها بینشهای یاد گرفته شده به اشتراک گذاشته میشوند.
این بینشها در یک بلاکچین نگهداری میشوند که به عنوان یک راهحل ذخیرهسازی امن و شفاف عمل میکند. به این ترتیب، کنترل دادهها به طور متمرکز در اختیار یک نهاد نیست و میان چندین گره یا شرکتکننده توزیع میشود. عملیاتها بر روی زنجیره قابل مشاهده و تأیید هستند، که این امر توسعه و همکاری جامعهمحور را تشویق میکند. همچنین، افراد و نهادها میتوانند به خاطر ارائه دادههای خود مورد پاداش قرار بگیرند.

نتیجهگیری این است که هوش مصنوعی غیرمتمرکز با استفاده از بلاکچین و یادگیری فدرال یک جایگزین قانعکننده ارائه میدهد. با حفظ حریم خصوصی و قدرت آزادی فردی، این نوع هوش مصنوعی میتواند پیامدهای مثبتی به همراه داشته باشد و قدرت را از چند شرکت بزرگ به سمت جامعه منتقل کند.
نتیجهگیری
در نهایت، هوش مصنوعی غیرمتمرکز میتواند راه حلی مؤثر برای مقابله با مشکلات کنونی حاکم بر فناوری باشد. این سیستم نه تنها حریم خصوصی را حفظ میکند، بلکه به دموکراتیزه کردن قدرت در دنیای فناوری کمک میکند. بدین ترتیب، آیندهای روشنتر و منصفانهتر برای جامعه به ارمغان میآورد.
پرسشهای متداول
هوش مصنوعی غیرمتمرکز به مدلی از هوش مصنوعی اشاره دارد که در آن کنترل دادهها بین چندین نهاد توزیع شده است و افراد قادرند بر روی دادههای شخصی خود کنترل بیشتری داشته باشند.
این نوع هوش مصنوعی میتواند به حفظ حریم خصوصی و کاهش قدرت تمرکز در دست چند شرکت بزرگ کمک کند و به توسعه منصفانهتر فناوری منجر شود.


