بحث درباره «دستگاههای هوش مصنوعی» به اوج خود رسیده است؛ گجتهایی که قرار بود انقلاب بعدی دنیای فناوری باشند، اما بسیاری—including مدیرعامل لاجیتک—اعتقاد دارند این دستگاهها هنوز دلیل قانعکنندهای برای وجودشان ندارند. در این مقاله نگاهی دقیقتر به موج جدید سختافزارهای هوش مصنوعی و واکنش کاربران و مدیران صنعت فناوری میاندازیم.
دستگاههای هوش مصنوعی؛ ایدهای جذاب اما بدون کاربرد واقعی

در سالهای اخیر شرکتهای نوپا و حتی غولهای فناوری تلاش کردهاند نسل جدیدی از دستگاههای هوش مصنوعی را معرفی کنند؛ محصولاتی مانند Rabbit R1 و Humane Pin که قرار بود جایگزینی مستقل برای گوشیهای هوشمند باشند. با این حال، همانطور که مدیرعامل لاجیتک، هانکه فابر، در مصاحبهای با بلومبرگ بیان کرد، بسیاری از این محصولات تنها «راهحلی برای مشکلی که وجود ندارد» هستند.
به گفته فابر، مشکل از اینجاست که مردم هنوز دلیل قانعکنندهای برای حمل یک دستگاه جدید در جیبشان ندارند، آن هم وقتی گوشیهای هوشمند همین حالا بسیاری از قابلیتهای مبتنی بر هوش مصنوعی را سریعتر، سادهتر و بدون هزینه اشتراک ارائه میکنند. این دیدگاه بازتاب دهنده نظرات بخش بزرگی از کاربران آنلاین نیز هست؛ افرادی که معتقدند دستگاههای هوش مصنوعی بهجای حل مشکلات واقعی، بیشتر با هیاهوی بازاریابی عرضه شدهاند.
چرا مصرفکنندگان به دستگاههای هوش مصنوعی بیاعتمادند؟
بازخورد کاربران در شبکههای اجتماعی، بهویژه در Reddit، نشان میدهد بیاعتمادی به سختافزارهای مبتنی بر AI گستردهتر از آن چیزی است که تصور میشود. بسیاری از کاربران این دستگاهها را گران، ناکارآمد و کندتر از استفاده از گوشی میدانند. یک کاربر بهطعنه گفته بود: «پول دنبال پول بیشتر است»، در حالی که کاربر دیگری معتقد بود «تعامل صوتی هنوز یکی از بدترین روشهای تعامل با دستگاههاست».
مشکل اصلی اینجاست: هیچکدام از این گجتها قابلیت منحصربهفردی ارائه نمیکنند که کاربران را ترغیب کند به جای گوشی از آنها استفاده کنند. دستگاههای هوش مصنوعی هنوز نتوانستهاند مزیتی خلق کنند که بتواند سرعت، دقت و راحتی گوشیهای امروزی را پشت سر بگذارد.
رویکرد لاجیتک: بهجای محصول جدید، تقویت ابزارهای موجود
فابر تأکید میکند که لاجیتک از هوش مصنوعی استقبال میکند، اما نه از طریق ساخت یک دستگاه مستقل. او توضیح میدهد که هوش مصنوعی زمانی ارزشمند است که تجربه کاربر را در ابزارهایی که از قبل وجود دارند بهبود دهد؛ نه اینکه او را مجبور کند یک وسیله جدید بخرد.
نمونه بارز این رویکرد، موس MX Master 4 است؛ محصولی که قابلیت اجرای میانبرهایی برای دسترسی به ChatGPT یا Copilot را ارائه میدهد. این یک نمونه هوشمندانه از بهکارگیری AI است، زیرا کاربران بدون نیاز به خرید یک «دستگاه هوش مصنوعی» جداگانه، به امکانات جدید دسترسی پیدا میکنند.

آیا نسل بعدی دستگاههای هوش مصنوعی میتواند ورق را برگرداند؟
با وجود موج انتقادات، بسیاری از نگاهها به پروژه مشترک جانی آیو و سم آلتمن دوخته شده است. هنوز مشخص نیست این دستگاه دقیقاً چه خواهد بود، اما این سؤال بزرگ باقی است: آیا این محصول میتواند ثابت کند که دستگاههای هوش مصنوعی واقعاً لازماند؟
اگر این پروژه بتواند قابلیتهایی ارائه دهد که گوشیها قادر به انجام آن نیستند—بدون پیچیدگی اضافی، هزینههای اشتراک، یا رابط کاربری عجیب—شاید بالاخره بتواند اعتماد کاربران را جلب کند. اما تا آن زمان، دیدگاههای انتقادی مانند اظهارات فابر نشان میدهد که بازار هنوز آمادگی پذیرش چنین محصولاتی را ندارد.
جمعبندی
در نهایت، بحث اصلی درباره دستگاههای هوش مصنوعی این نیست که آیا فناوری قدرتمند است یا نه؛ مشکل در **عدم وجود یک کاربرد واقعی و ضروری** است. تا زمانی که این دستگاهها نتوانند تجربهای سادهتر، سریعتر و قابل اعتمادتر از گوشیهای هوشمند ارائه دهند، انتقادهایی مانند آنچه مدیرعامل لاجیتک مطرح کرده کاملاً منطقی بهنظر میرسد. به همین دلیل، آینده دستگاههای هوش مصنوعی همچنان مبهم است و سوال اصلی پابرجاست: آیا جهان واقعاً به این گجتها نیاز دارد؟
همانطور که مدیرعامل لاجیتک اشاره میکند، دستگاههای هوش مصنوعی هنوز مسیر طولانی برای اثبات ارزش خود در پیش دارند. تا زمانی که این محصولات نتوانند مشکلی واقعی را بهتر از گوشیهای هوشمند حل کنند، تردیدها ادامه خواهد داشت و بازار نیز با احتیاط به استقبال آنها میرود. آینده این حوزه وابسته به محصولاتی است که بتوانند واقعاً جایگاه تازهای در زندگی کاربران پیدا کنند.
منبع (Source):


